آیا تا بحال به شرایط ارتقای علمی استادان در ایران توجه کردهاید؟ اگر استادی در داخل بخواهد ارتقا پیدا کند، باید مرجعی در خارج از کشور صلاحیت علمی او را تایید کند.هیچ کس مخالف داوری نیست، اما باید مرجع داوری در داخل تعریف شود.هیچ کس مخالف انتشار مقاله به زبان انگلیسی یا زبانهای دیگر نیست، اما این کار نباید به عنوان داور تلقی شود.طبیعی است که اصحاب اندیشه تمایل دارند تا آثار خود را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به زبان های مختلف ترجمه و منتشر کنند.
این اوج وادادگی است.جامعه به این شکل رشد نمیکند.مگر آمریکا وقتی میخواهد توسعه علمی داشته باشد به این معیارهای خارجی توجه میکند؟ خودش است و نیازهای خودش.در یک نظامی تعریف شده پاسخگو به نیازهای آن است.
نباید فقط به وجه آموزشی پرداخت، وجه تولیدی را باید مقدم دانست.در این بین سخن از نوآوری ابداعی است که در وجه تولیدی دانشگاه تبلور مییابد.بطور مثال میگویند، فرد برای ارتقا باید در مجلههای علمی پژوهشی مقالاتی به چاپ رسانده باشد.این معیار بدی نیست، اما تنها معیار نمیتواند باشد.بسیاری از مقالات هستند که در مجله های علمی پژوهشی به چاپ رسیدهاند، اما ارزشی علمی ندارند و برعکس بسیاری از مقالات هستند که در مجلات علمی پژوهشی به چاپ نرسیدهاند، اما ارزشی علمی دارند.
نکتهی دیگر پژوهش محوری است.آن کسی میتواند ارتقا پیدا کند که پژوهش علمی داشته باشد.در حالی که قواعدی که امروز در دانشگاه های ما برای ارتقا تعریف شده است، بیش از آن که پژوهشی باشد، آموزشی است از جمله همین چاپ مقاله در مجلات علمی پژوهشی در حالی که در خارج اصل مقاله داوری میشود نه مجلات.در ایران مشاهده میشود این مجلات در اختیار و انحصار عدهی خاصی قرار میگیرد و آنها برای ارتقای خودشان از آن استفاده میکنند.