خانواده ی شهدا، شرمنده ایم ...
همین تازگیا بود که با بچه ها یه سر رفتیم وادی رحمت. داشتیم همینجوری چرخ میزدیم که گفتیم یه سری هم به قطعه خونواده شهدا بزنیم. اولش که اون صحنه رو دیدم با خودم گفتم چه کار قشنگی کرده شهرداری تبریز. قبرهایی که روشون دو تا اسم بود. بعضی ها هم دو تا عکس. یکی مربوط به شهید و دیگری مربوط به مادر یا پدر شهید ...
اما یه کم که موندم به فکر فرو رفتم. شوکه شدم. دیدم این قطعه از وادی رحمت داره از قطعه شهدا هم بزرگتر میشه ...
یاد گنج جنگ افتادم. که واقعا گنج جنگ چیه؟ جز اینکه یه گنج بزرگ جنگ همین خانواده های شهدا هستن؟ ولی ما داریم از این گنج چه استفاده ای می کنیم. تازه بعد از اینکه از دستشون دادیم می فهمیم که پدر و مادر شهید هم شأن والایی دارن و به فکر می افتیم که یه گلزار خانواده شهدا هم کنار گلزار شهدا درست کنیم. اونم در معدود مواردی ...
تا الان همش می گفتیم شهدا شرمنده ایم ولی از این به بعد باید بگیم خانواده ی شهدا، شرمنده ایم ...