صبح امید

اندکی صبر سحر نزدیک است

صبح امید

اندکی صبر سحر نزدیک است

صبح امید

شعر، تا شاعر از خویش نرسته است، حدیث نفس است و اگر شاعر از خود رها شود، حدیث عشق است. پس نه عجب اگر شعر و شمشیر و عشق و پیکار با هم جمع شود ...
که کار عشق، یاران، لاجرم کربلایی است.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

معمولا انقلاب های مردمی و ایدئولوژیک و با درون مایه فرهنگی، همچون انقلاب اسلامی ما، که داعیه دار تشکیل تمدن نوین اسلامی هستند، باید باید در تمامی زمینه ها، و نه فقط سیاست، حرف هایی برای گفتن داشته باشد.

ورزش ما را چه شده است؟

از جمله ی این زمینه ها می توان به ورزش اشاره کرد. به نوعی که حتی در ورزش نوآوری داشته باشیم و میدان مسابقه ترسیم کنیم در عرصه های جهانی. باید دانست که دیگر برد تیم ملی فوتبال ایران در مقال آمریکا، در جام جهانی 98 فرانسه، فقط ایرانی ها را خوشحال نکرده و برای خیلی دیگر در دنیا حائز اهمیت بوده است.    

"در مسابقه‌‌‌‌‌ی فوتبال چند سال قبل، تیم ایرانی بر تیم مقابلش پیروز شد. توی قهوه‌‌‌‌‌خانه‌‌‌‌‌های یکی از کشورهای شمال آفریقا جوانها نشسته بودند، گلزن ایرانی که گل میزد، اینها کف میزدند. یکی به آنها گفت شما که کشور خودتان نیست، چه کار دارید به اینکه بازیکن ایرانی مثلاً یک گل زد توی دروازه‌‌‌‌‌ی طرف مقابلش، که او هم دشمن شما نیست. میگفتند پیروزی ایران، پیروزی ماست؛ حتّی در میدان فوتبال! اینها قیمت دارد."

اما با نیم نگاهی به آمار و ارقام، حضور تیم ملی فوتبال ما در جام جهانی چیز دیگری می گوید. در سه بازی، دو باخت و یک مساوی با چهار گل خورده و تنها یک گل زده. در تعداد پاس ها نیز در واقع بدترین تیم بوده ایم و تنها تیمی که در سه بازی کمتر از 1000 پاس داشته است، در حالی که کشوری مثل آلمان بیش از 2000 پاس داشته است. تنها دل خوشی تیم ملی فوتبال در این تورنومنت عملکرد دفاعی تیم ملی آن هم در مقابل آرژانتین بوده است. این می شود عملکرد تیم ملی ما در یک مصاف جهانی!

متاسفانه فوتبال تنها ورزشی بوده که در این چند ساله به آن توجه شده و به رغم موفقیت ها در دیگر ورزش هایی همچون کشتی و والیبال و ... باز هم شاهد آنیم که این فوتبال است که هزینه های میلیاردی می شود برایش و باز هم این فوتبال است که مدام بصورت مستقیم و غیر مستقیم برایش تبلیغ می شود و در جهت رشدش تلاش می شود! مراد این نیست که فوتبال کنار گذاشته شود و هرگز بدان پرداخته نشود، بلکه بیشتر منظور، اصلاحات ساختاری و بخصوص فرهنگی در فوتبال کشور است که دیگر شاهد آن نباشیم بازیکنی جوان، به پشتوانه پول های میلیاردی اش و طرفداران جوانش، برای تیم ملی ناز کند و حرف از نیامدن به تیم ملی بزند و تلخ تر از آن بی مهری ها به دیگر ورزش هاست.

در حوزه ورزش چه کنیم؟

1. قبل از هر مقوله ای ورزشکارانمان باید تجلی گر اخلاق اسلامی یا درواقع جوانمردی باشند. این مسأله متناسب با فرهنگ ملی و بومی مان است که با نگاهی به آثار تاریخی همچون شاهنامه و یا در تاریخ معاصر، امثال پوریای ولی، می توان به این مهم پی برد.

2. لازم است ورزش بصورت علمی و آکادمیک رشد کند و مدارس تخصصی برای ورزش های قهرمانی تاسیس شوند. حتی شاهد آنیم بسیاری از ورزش ها در کشور هنوز قواعد علمی ندارند!

3. توصیه به ورزش باید بصورت همگانی و در حوزه اجتماع صورت بگیرد و به اصلی از اصول ثابت زندگی اجتماعی مردم تبدیل شود. متاسفانه حال می بینیم که جای آن را موارد دیگری گرفته اند.

4. در ورزش باید به همه اقشار توجه کرد، بخصوص ورزش بانوان. زنِ ورزشکارِ مسلمانِ باحجابِ ایرانی باید در حوزه ورزش نیز حضوری فعال داشته باشد.

5. در خصوص جانبازان و معلولان هم باید به این مقوله  توجه کرد. در پارالمپیک هم دیدیم که خوشبختانه معلولانِ ایرانی نتایج بسیار خوبی گرفتند که می توان ریشه این موفقیت را در باورها و اعتقادات این ورزشکاران گرانقدر جستجو کرد.

6. لزوم توجه و قدردانی از قهرمانان ورزشی در همه زمینه ها. باید ارزش قهرمانی یک شخص در عرصه ای جهانی برایش ترسیم شود که تنها ایرانی ها از موفقیت او خوشحال نیستند. این قهرمانان باید تجلی گر فرهنگ غنی اسلامی-ایرانی در حوزه های بین المللی باشند. همگی «یا اباالفضل» های رضازاده را در المپیک سیدنی یادمان است.

7. مسئولین بیش از هرچیزی به اتکاء به ظرفیت های داخلی توجه کرده و بدانند رمز ثبات موفقیت های ورزشی و در کورس قهرمانی ماندن، فعال کردن ظرفیت های داخلی است. بدانند تربیت یک مربی تراز اول ایرانی بیش از قهرمانی موقت توسط چند مربی خارجی می ارزد. پس آمال و آرزوهایشان حضور به هر قیمتی در جام جهانی با امکانات و مربی های خارجی نباشد.

8. باید از مطرح شدن ورزشکارانی که از لحاظ اخلاقی-فرهنگی  مشکل دارند جلوگیری شود و در جهت اصلاح آنان تلاش صورت پذیرد. این افراد نباید بعنوان الگو در جامعه معرفی شوند. متاسفانه این روزها می بینم بجای امثال جهان پهلوان تختی، تصاویر افرادی مانند لیونل مسی روی دیوار اتاق های جوانانمان قرار دارد. لینول مسی ای که عکس های یادگاری اش با نتانیاهو خود بیانگر خیلی مسائل است ...

9.  باید رسانه های ورزشی را نیز هم زمان با ورزش و ورزشکاران اصلاح کنیم. رسانه تخصصی ورزشی نباید مختص یک ورزش خاص باشد و اخلاق حرف اول را در آن می زند.

10. مسئولین محترم نیز باید ضمن توجه به همه ی ورزش ها باید اولویت ها را مدنظر قرار داده و به تناسب هر ورزش برای آن برنامه داشته باشند. برنامه ای برای قرار گرفتن آن در تراز اول عرصه های بین المللی با توجه به ظرفیت ها و استعدادهای بومی و ملی.

سخنی با هم استانی ها

اما در استان گلستان نیز باید به فراخور ظرفیت ها و فرصت های موجود تصمیماتی جهت نیل به اهداف ورزشی تراز انقلاب اسلامی تلاش کرد. با نیم نگاهی می توان به ظرفیت های بومی ورزشی در استان پی برد. ورزش هایی که در تراز اول آن ها شاید والیبال قرار داشته باشد با ظرفیت هایی همچون تیم های لیگ برتری، والیبالیست های کهنه کار با سابقه عضویت در تیم ملی، قهرمانانی همچون فرهاد قائمی و ... لذا پیش بینی می شود مسئولین استانی ضمن توجه و برنامه ریزی برای مقوله ورزش استان، توجه ویژه ای(برنامه ریزی با توجه به مواردی که در بالا ذکر شد) به این ورزش ها داشته باشند.

  

علاوه بر ورزش والیبال و برخی ورزش های موفق در استان همچون ورزش های رزمی و سپک تاکرا و بسکتبال و ... لازم است توجه ویژه ای به ورزش های بومی همچون آلیش داشته باشند که چندی پیش میزبانی مسابقات آسیای آن در گنبدکاووس انجام شد و توانست ظرفیت های بسیار خوبی را آزاد کند، اما همچنان آسیب هایی داشت که باعث نگرانی بسیاری شد. آن هنگام که مباحث قومیتی بر اقتضائات ملی رجحان پیداکردند  و صحنه های دلخراشی را در حین این مسابقات بوجود آمد که امیدواریم با پررنگ تر شدن فرهنگ در ورزش دیگر شاهد همچین صحنه هایی نباشیم.  اسب سواری و چوگان و ... نیز دیگر ورزش هایی بومی و ملی از این قبیل هستند که انتظار می رود بیش از پیش به آن ها توجه شود.

انعکاس در: گلستان ما، قابوس نامه، ساجدنیوز، گلستان بلاگ

پی نوشت:

1. آفریقایی ها می گفتند پیروزی ایران پیروزی ماست، حتی در میدان فوتبال

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۳ ، ۱۵:۰۳
امید رحیمی

معمولا با روی کار آمدن هر دولتی کلیدواژه هایی نیز نمایان می شوند و همیشه انتظار همگان در جامه عمل پوشیدن این کلیدواژگان توسط دولت ها می باشد. یکی از آن کلیدواژه ها که در دولت جدید جانی تازه گرفته، لفظ "توسعه" است.

توسعه در فرهنگ امروزی ما شاید از نظر لفظ تازه باشد، اما از نظر معنا تازه نیست. این معنا اگر از نخستین  سوغات غرب برای ما نباشد، از اولین ره آوردهای غرب گرایی و غرب زدگی در کشور ماست.

درواقع آن چه بیشتر از این لفظ بر می آید، همان مفهوم  Developement رایج در تمدن غربی می باشد. آن مفهومی که بر اساس آن دیگر کشورها را بر اساس شباهت شان به کشور های غربی، خصوصا آمریکا،  ارزش گذاری می کنند به توسعه یافته، در حال توسعه و توسعه نیافته؛ و این نشانه ای است از استعمار پنهانی که امروزه گریبان گیر کشورها شده است. به مثابه همان واژه های خاور دور، خاور میانه و خاور نزدیک که قبلا هم درباره آن ها گفته بودم.

اما آنچه ممکن است امروز برای ما مشکل ساز شود، معادل ساختن "توسعه" با "رشد و تعالی"  مد نظر قرآن است. بطور قطع این "توسعه" اشتراکاتی با "رشد و تعالی"  دارد، اما تفاوت های اساسی و بنیادی فراوانی نیز دارند. تفاوت هایی در نوع نگرش به انسان. مسلما رشد و تعالی "اسلام"ی که انسان را موجودی دوساحتی، دارای دنیا و آخرت می داند، و محوریت زندگی او را "الله"، با "توسعه"ی غربی که دارای دیدگاهی اومانیستی و در نهایت نهیلیستی است بسیار متفاوت می باشد. در "رشد و تعالی" اسلامی علاوه بر توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مد نظر "توسعه" غربی، رشد و توسعه ی معنوی انسان و نزدیک تر شدن او به بارگاه ملکوتی "الله" نیز مد نظر است.

به همین دلیل است که به توسط مقام معظم رهبری لفظ "پیشرفت" جایگزین معادل غربی آن، یعنی "توسعه" می شود. "پیشرفت"ی که باید الگویی بومی داشته باشد و بر اساس نیازهای بومی ما، فرهنگ بومی ما و به خصوص دین و اعتقادات ما. الگویی که بهترین فضا برای تدوین آن، دانشگاه است.

اما آنچه جالب به نظر می رسد، تاکید برخی رسانه های بومی و قومی استان ما بر لفظ "توسعه" برای بالا بردن کلاس کاری خود، به عنوان واژه ای دهان پر کن است(+ و +). شاید آن ها خود نیز نمی دانند که بار معنایی این کلمه چیست، که خود این نشانه جهل مرکب آنان است:

آن کس که نداند و نداند که نداند/ در جهل مرکب ابدالدهر بماند

و اگر هم می دانند، که دیگر سخنی نیست.

اما آن چه بیشتر جلب توجه می کند، تلاش آنان برای پیدا کردن این واژه از میان صحبت های مسئولین برای بلد کردن آن است(و +).

هرچند استاندار محترم گلستان، جناب دکتر صادقلو، پروژه های مهم شهرستان ما، گنبد کاوس(ایران کوچک) را مواردی همچون پروژه راه آهن گرگان - گنبدکاووس - بجنورد - مشهد، تعریض محور گنبدکاووس - کلاله به بزرگراه و پیگیری منطقه آزاد تجاری اینچه برون و می دانند، اما ما می دانیم که این ها همگی در کنار دیگر مؤلفه های پیشرفت، همچون پیشرفت معنوی هستند که همراه با عدالت زمینه را برای رشد و تعالی شهرستان ما فراهم می کنند. معیار و ملاک انتخاب فرماندار محترم شهرستان گنبد کاوس، جناب مهندس حمیدی توسط ایشان نیز تنها سوابق تخصصی عمرانی و مدیریتی ایشان نبوده، و ویژگی هایی همچون سابقه رزمندگی ایشان در هشت سال دفاع مقدس، روحیه جهادی ایشان که برگرفته از مفاهیم ناب اسلامی است و اعتقادات ایشان به انقلاب اسلامی نیز به اندازه تخصص و مدیریت ایشان مدنظر بوده است. برای ایشان نیز موفقیت و خدمت صادقانه به ایران اسلامی را آرزو می کنیم.

انعکاس در: سلام گنبد، ساجدنیوز، گلستان نیوز، میدان 72

پی نوشت:

1. توسعه و مبانی تمدن غرب، سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی

2. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار استادان و دانشجویان کردستان

3. ساز و برگ پیشرفت

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۰۴
امید رحیمی

چند صباحی است استان ما به صحنه ی اجرای تلخ ترین طنز های تاریخ پس از انقلاب بدل شده است. صحنه هایی که هر روز شاهد صفحه ای جدید از آن هستیم.

 یک روز به بهانه "مطالباتی فقط از جنس قومیت ها" که تلخی آن را در عنفوان تولد دوباره اسلام در جهان، در سال 57، به خوبی چشیده ایم؛ انقلابی که از جنس "انما انت مذکَّر" بود1. مگر نه اینکه یکی از رسالت های نبی گرامی اسلام برداشتن همین رنگ ها و مرزها و تبعیض ها بود؟ نمی دانم چه به روز این طنزنویسان آمده که بعد از قریب به هزار و چهارصد و اندی سال، به همان جاهلیت صدر اسلام باز گشته اند. شاید الان بتوان بهتر این آیه را درک کرد، زمانی که خداوند به مؤمنانش فرمود: "افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم ..."2

شاید این طنز نویسان یادشان رفته که دیگر رسولی مبعوث نخواهد شد و حجت بر همگان تمام شده است.

روزی دیگر به بهانه مطالبات جناحی و سیاسی شان طنز می نویسند. شاید لفظ "مطالبات" برایشان سنگین باشد، بهتر است بگوییم "معاملات".

امروز نیز دست گذاشته اند روی حساس ترین، تاثیرگذارترین و متعالی ترین قشر جامعه، یعنی زنان امت ما. زنانی که کارهاى اساسى آفرینش، مانند تولیدمثل و تربیت کودک، در دست آنان است.3 زنانی که در انقلاب ما یکی از مهم ترین نقش ها را داشته اند.

اما انگار این دوستان طنزنویس ما برداشت دیگری از جنس زن دارند. برداشت هایی که مدام دم از تشابه حقوق زن و مرد می زند و این تشابه حقوق عَلَمی شده در برابر تساوی حقوق زن و مرد در اسلامِ ما و هم اکنون نیز قسمتی از چماق حقوق بشر بر سر کشورهایی که خلاف جریان این تمدن غربی حرکت می کنند. تمدنی که با خود برده داری نوین برای زنان، طلاق عاطفی برای خانواده ها، استفاده ابزاری از جنس مؤنث برای دختر ها و فمنیسم را برای مردها به ارمغان آورد. حال چقدر باید تلخ خندید از چنین نسخه ای، که حتی خود اروپایی ها هم جرات بیان آن با این صراحت را ندارند، که این دوستان برای زنان در جمهوری اسلامی، که از پس یک انقلاب اسلامی روی کار آمد، پیچیده اند.

اما بعد

اسلام وقتى که میگوید: «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»4 یعنى مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعه‌ى نظام اجتماعى و امر به معروف و نهى از منکر همه سهیم و شریکند؛ زن را استثناء نکرده. ما هم نمیتوانیم زن را استثناء کنیم. مسئولیت اداره‌ى جامعه‌ى اسلامى و پیشرفت جامعه‌ى اسلامى بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هر کدامى به نحوى بر حسب توانائى‌هاى خودشان. بحث سر این نیست که زن آیا میتواند مسئولیتى در بیرون از منزل داشته باشد یا نه - البته که میتواند، شکى در این نیست؛ نگاه اسلامى مطلقاً این را نفى نمیکند.5

اما امیر المؤمنین علی(ع) نیز در باره آنان می فرماید: «اَلْمَرْأَةُ رَیْحانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمانَةٍ.»6 زن گل است، قهرمانه نیست. «قهرمان» یعنى پیشکار و خدمتگزارِ آبرومند. خطاب به مردان مى‌گوید که زنان در خانه‌هاى شما مثل گلى لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقّت رفتار کرد. زن، پیشکار شما و خدمتگزار شما نیست که خیال مى‌کنید کارهاى سنگین را باید به او محوّل کرد. این، مسأله‌ى مهمّى است.7

حال امروز خبرهایی به گوش می رسد از لحظه شماری گلستانی ها! برای معرفی اولین فرماندار زن. خبری که در دیگر استان ها نیز همچون سیستان و بلوچستان (+)نیز قبل تر شنیده شده، و شاید استان ما اولین هم نباشد(+). اما خنده دار ترین بخش این طنز، استفاده از زن بعنوان ابزاری برای جذب چشم های مسئولین به استان و صدایی برای بیان این مشکلات است!

«مطمئنا، انتصاب اولین فرماندار زن ترکمن در استان گلستان می تواند نگاه رسانه ای و مسئولین کشوری را به گلستان معطوف کند، تا به همین دلیل هم که شده بسیاری از مشکلات این منطقه دیده و شنیده شود، شک نکنیم که در آینده از این انتصاب در تاریخ نیز به نیکی یاد خواهد شد.»(+)

و باز هم پس از زن، قومیت و یحتمل پس از آن معتدل بودن و اصلاح طلب بودنش می شود نشانه افتخار استان گلستان. چه طنز های تلخی ...

البته نیک می دانم که معیار استاندار محترم استان گلستان، جناب دکتر صادقلو، از انتخاب خانم "مرجان نازقلیچی" برای سمت فرمانداری شهرستان ترکمن فقط و فقط شایسته سالاری(+) و به دلیل سوابق ایشان در فرمانداری و بخشداری شهرستان ترکمن بوده و امیدواریم به زودی، چه در گفتار و چه در عمل شان  این نگاه ابزاری به زن را در استان ریشه کن کنند و عرصه را برای عرض اندام طبل های توخالی که بجز صدا و هیاهو و انحراف چیزی در درون ندارند، ببندند. برای خانم نازقلیچی نیز، چه در صورت فرماندار شدن و چه در جاهای دیگر ایران اسلامی آرزوی موفقیت داریم.

انعکاس در: دانا، گلستان ما، قابوس نامه، عدالت خواهان گلستان، ساجدنیوز

پی نوشت:

1. دهه شصت و امام خمینی، سید مرتضی آوینی

2. آل عمران، 144

3. بیانات مقام معظم رهبری در جمع پرستاران، ۱۳۷۳/۰۷/۲۰

4. توبه، 71

5. بیانات مقم معظم رهبری در دیدار با بانوان نخبه، ۱۳۸۶/۰۴/۱۳

6. نهج البلاغه، نامه 31

7. بیانات در جمع زنان ارومیه، ۱۳۷۵/۰۶/۲۸

توصیه می شود بخوانید: 

زن ابزار نیست

رئیس جمهور: اشکالی ندارد که فرماندار زن داشته باشیم




۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۱۵
امید رحیمی

آیت الله دکتر حسینی قزوینی، قهرمان امروز میدان "اثبات حقانیت شیعه" و سردار شپاه شیعه در مقابل لشکر کفر"وهابیت"

نکاتی در مورد ایشان:

1. حافظه ی بسیار قوی و تسلط علمی ایشان بر علم رجال بعلاوه برخورد بسیار متواضعانه و مؤدبانه ایشان باعث جذب بسیاری از افراد، از مذاهب مختلف به ایشان شده است.

2. با راه اندازی "شبکه جهانی ولایت" زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی خدمت بزرگی به شیعه و همینطور اهل سنت کردند و خلاء بسیار بزرگی که در مقابل هجمه های رسانه ای وهابیت حس میشد را پر کردند.

3. "موسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر(عج)" هم در عرضه مجازی به همت ایشان تاسیس شده است.

4. قابل توجه کتابخوانان: ایشان بیش از 30000 جلد کتاب در کتابخانه شخصی خود دارند!

5. ایشان مناظرات متعددی نیز با علمای اهل سنت داشته اند(+)

6. شاگردان برجسته ای هم همچون استاد ابولقاسمی و یزدانی و روستایی و عباسی و ... تربیت کرده اند که آنها نیز در نوع خود اعجوبه ای به حساب می آیند، بخصوص استاد ابولقاسمی

پی نوشت:

- آرشیوی 180 قسمتی از برنامه های ایشان در شبکه جهانی ولایت موجود است

- علاوه بر آرشیو فوق یه آرشیو 128 قسمتی هم از برنامه های اساتید ابولقاسمی و یزدانی در شبکه ولایت موجوده

- علاوه بر موارد فوق، آرشیوی از ویژه برنامه هایی در خصوص وهابیت با نام "سراب وهابیت" بعلاوه برنامه هایی در خصوص امام زمان(عج) نیز موجود است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۵۴
امید رحیمی

هر روز که میگذره بیشتر به این جمله شهید آوینی میرسم که میگفت:

در جمهوری اسلامی همه آزادند جز بچه حزب الهی ها ...

والسلام

پی نوشت: به بهانه درد و دل های مدیرمسئول همت نیوز(+)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۵۵
امید رحیمی

از جسدی که برگشت فقط یک جفت پوتین مانده بود

یعنی راه ادامه دارد هنوز ...

یعنی تقوا ...

و این تقوا یعنی اطاعت از حق، عمل به وظیفه و اطاعت، و این اطاعت نیز نتیجه ی ایمان است، ایمانی که خود نتیجه آزادی و آزادگی است و کسی که این عشق در دلش باشد دیگر جز عمل به وظیفه برایش مهم نیست. فقط می خواهد در حرکت باشد و پیش رود، آن طور که معشوقش می خواهد ...

برایش هیچ بن بستی وجود نداشته و ندارد. چون با شروعش به نتیجه رسیده است، و از آغازش نتیجه گرفته و حقش را بدست آورده

یعنی محرکش عمل به وظیفه بوده و نه احساسات و عواطف و هیجانات و هوی و هوس ها و حرف ها و جلوه ها

یعنی جز وظیفه محرکی نداشته ...

یعنی آنها با آغازشان رسیده اند و بعضی ها نیز با رسیدنشان پایان یافته اند

هفت شهر عشق را بعضی ها گذشتند و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم ...

اما بیاد داشته باش

اگر می بینی با عمل به وظیفه آسوده نمی شوی، این نشانه ی شرک هایی است که پنهانی در دلت خانه کرده اند و علامت های بت هایی است که از درون و برونت تو را به حرکت وا داشته اند و به بن بست رسانده اند ...

پی نوشت:

1. برداشتی از "روش برداشت از قرآن"، استاد علی صفائی حائری(عین.صاد)

2. برای شادی روحش صلوات

3. مقاله ناصر نوبری در هفته نامه "9دی" راجع به توافقنامه ژنو توصیه می شود مطالعه شود

4. سایت "فرهنگ نیوز" فراموش نشود، در این برهوت حکم همان لنگه کفش معروف را دارد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۴۹
امید رحیمی

بیانیه مهم جریان سوم تیر در رابطه با انتخابات اخیر:

 مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا

شکست‏ها گذرگاه پیروزی‏های شگرفند اگر درست فهم و تحلیل شوند. مردان حماسه و دلاوران عرصه خیزش‏های انقلابی آنانند که از شکست‏ها پلی به سوی آینده‏ای درخشان بسازند و عزمشان را بیش از پیش به رخ جهانیان بکشند. سربازان نهضت روح‏الله آنانند که چونان پاره‏های پولاد نقش خویش را در هر عرصه و زمان بازشناسند و محکم و استوار افق عدل مهدوی و منزلگاه رفیع تمدن بزرگ اسلامی را فریاد کنند و پی بگیرند.

حماسه سیاسی بیست و چهارم خرداد ماه اگر چه به واسطه حضور پرشور مردم درخششی دوباره را به یادگار گذاشت ولی در عین حال شکستی قابل توجه برای جریانات مدعی اصولگرایی را نیز به تصویر کشید.آنچه موجب نگارش این نوشته شدبیم آن بود که مبادا فرصت کنونی برای آسیب‏شناسی شرایط کنونی چونان گذشته در گیر و دار اتهام‏زنی‏ها و مقصریابی‏ها به حراج گذاشته شود و رسالت امروز ما در سایه رخوت و سستی و سرخوردگی فراموش گردد. روی سخن در اینجا بیش از همه با جریان انقلابی است؛ جریانی که می‏بایست با پویای، نشاط و درایت خود راه غلط طی شده از سوی مدعیان اصولگرایی را بازشناسد و مسیر خود را به سوی افق‏های آرمانی انقلاب جدی‏تر و با صلابت‏تر از همیشه پی بگیرد. دو محور "تحلیل نتایج انتخابات و آسیب‏شناسی روند کنونی" و "رسالت امروز جریان انقلابی" موضوع این بیانیه‏ی تحلیلی است.

ادامه بندها را در ادامه مطلب بخوانید

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۳۵


برای رئیس جمهور آینده تا کنون ویژگی های بسیاری ذکر شده و هر کسی بر اساس نیازهایی که می بیند و می داند خصوصیاتی برای این جایگاه معرفی می کند. یکی می گوید 50 مشخصه را در نظر گرفته و دیگری می گوید 20 تا و بعضی ها هم 30تا ... اما شاید ساده تربن روش را برای شناخت رئیس جمهور آینده بتوان در بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی یافت. ویژگی هایی که با یک نمونه عینی بیان شدند:

« این را همه بدانند که آنچه ما برای رئیس‌جمهور آینده نیاز داریم، عبارت است از امتیازاتی که امروز وجود دارد، منهای ضعفهائی که وجود دارد. این را همه توجه کنند و ... »

که قبل تر به بسیاری از این نقاط قوت اشاره کرده بودند:

* شما، فضای اصولگرایی و فضای ارزش‌های انقلابی و فضای وفاداری به مبانی امام و انقلاب را بر جامعه حاکم کرده است. این خیلی چیز باارزشی است. اولین و مهمترین شاخصه دولت شما اینست ...

* این روحیه‏ى خدمتگزارى، خاکسارى، تواضع در مقابل مردم و شناخت عظمت مردم را براى خودتان حفظ کنید، که این نعمت بزرگى است ...

* یکی از چیزهایی که من در مورد این دولت خدا را شکر می‌گویم همین است که «شجاعت اقدام» وجود دارد. با تردید، با تزلزل، با ترس و لرز نمی‌‌شود کارهای بزرگ را انجام داد. لازم است با شجاعت وارد شد ...

* از این دولت، بهتر و اصولگراتر پیدا نخواهید کرد. هر چه می‌توانید به این دولت کمک کنید ...

و نقاط ضعفی که به راحتی می توانید در همه رسانه ها با پیازداغ لازم و و به مقدار کافی تخریب ببینید. بنده از بازگوییشان صرف نظر می کنم.

اما به راستی همه ی جریان های و جبهه هایی که می خواهند در این انتخابات شرکت کنند به هیچ وجه قائل به نقاط مثبتی در رئیس جمهور فعلی هستند؟

شاید به قاطعیت بتوان گفت که رئیس جمهور بعدی باید شبیه ترین دولت را به این دولت تشکیل دهد، اما کدام یک از این افراد این قابلیت و این توانایی را دارند؟

اگر از به اصطلاح سازندگان!1 و اصلاح طلبانشان2 و همچنین فتنه گرانشان3 بگذریم می رسیم به برخی اصولگرایان و اصولگرانمایان!. کسانی که می خواهند ادامه ی دولت 16 ساله تکنوکرات ها را از پس این دولت ادامه دهند و با استفاده از مافیای اقتصادی و سیاسی خود هر روز طرفداران بیشتری رو برای خود جمع آوری می کنند. کسانی که فکر می کنند با حضور در ائتلافی با نامهای 2+1 یا 5+3 یا 8+4 یا ... می توان اصولگرا شد.4

یا هلوهایی5 که وقتی بیش از حد بر شاخه های درخت این  دولت، که ریشه در جمهوریت نظام داشت، رشد کردند و پس از جدا شدن فکر می کردند می توانند در خاکی نوپا ، که گوشه ای از ریشه این درخت هنوز در آن قرار دارد، رشد کرده و برای خود درختی شوند همانند این دولت. شاید برخی از نقاط قوت این دولت را در آن مدت کسب کرده باشند، اما هنوز هم به آن حدی که نقاط قوت این دولت را داشته باشند نرسیده اند. یا افراد مشابهی دیگر6 که فقط در زمینه های خاصی حضور داشته و دارند و کسی هنوز از ویژگی های مثبت ایشان مطلع نیست، یعنی کسی تابحال از ایشان 

چیزی ندیده است. 

هستند کسانی در همین دولت و از جنس همین دولت که شاید همه ی نقاط قوت این دولت را داشته باشند، اما بسیاری از نقاط ضعف این دولت هم به همین ها بر می گردد. یعنی در عین داشتن این نقاط قوت، نقاط ضعف این دولت را حفظ کرده و بلکه مضاعف کنند.  این افراد شاید بتوانند  تحت شرایطی رئیس جمهوری خوب باشند، اما نخواهند توانست به راحتی حرکت سیال و رو به جلوی این نام را طی کنند. نظامی که پس از عبور طاغوت شاهنشاهی و خیانت های امثال بنی صدر و انحرافاتی 16ساله از جنس تکنوکرات ها، در سیر صعودی اش، با جهشی عظیم به دولتی از جنس دولت کنونی رسید و هم اکنون نیز نیازمند جهشی دیگر است، که برخی با وجود داشتن برخی پتانسیل ها نمی توانند شرایط را برای این جهش مهیا کنند.7

در نهایت با کمی تأمل می توان دریافت، تنها کسی می تواند مورد نظر رهبری باشد که از جنس سوم تیر باشد، یار و همراه این دولت در نقاط قوتش و اصلاح کننده و تذکر دهنده در نقاط ضعفش. کسی که با قهر یا ناسازگاری از دولت جدا نشده باشد. کسی که همیشه بیشتر از اینکه به فکر جایگاه و مقام خودش باشد به فکر عدم حاشیه سازی برای دولت باشد. کسی که وقتی ابوالمشاغلش خواندند بدون حاشیه سازی از جایگاه هایی که شایسته اش بود گذشت، کسی که در دورانی که همه می گفتند از این دولت رفته است همتا و هم پای دولت پیش می رفت و لحظه ای در کارش و هدفش تردید نکرد.

 در یک کلام به مردی بهاری8 نیاز مندیم. 

بعد نوشت:

1. برای مطالعه فاش نامه و شاید فحش نامه! به ادامه مطلب بروید.

2. دست دانشگاه درد نکنه که اوضاع امتحانات رو طوری کرد که کسی نتونه به انتخابات فکر کنه.

3. دست دانشجوها و بخصوص جنبش دانشجویی درد نکنه که خیلی عکس العمل نشون داد در مقابل این کار دانشگاه.

4. نظراتتونو حتما بگید تا برخی چیزها عیان شود!

5. بهاری بودن نسبیه و باید دنبال اونی بگردیم که بهاری تره.

6. به اینجام حتما سر بزنید.  www.elham92.ir

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۵۱
امید رحیمی