صبح امید

اندکی صبر سحر نزدیک است

صبح امید

اندکی صبر سحر نزدیک است

صبح امید

شعر، تا شاعر از خویش نرسته است، حدیث نفس است و اگر شاعر از خود رها شود، حدیث عشق است. پس نه عجب اگر شعر و شمشیر و عشق و پیکار با هم جمع شود ...
که کار عشق، یاران، لاجرم کربلایی است.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۱۷ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

معمولا با روی کار آمدن هر دولتی کلیدواژه هایی نیز نمایان می شوند و همیشه انتظار همگان در جامه عمل پوشیدن این کلیدواژگان توسط دولت ها می باشد. یکی از آن کلیدواژه ها که در دولت جدید جانی تازه گرفته، لفظ "توسعه" است.

توسعه در فرهنگ امروزی ما شاید از نظر لفظ تازه باشد، اما از نظر معنا تازه نیست. این معنا اگر از نخستین  سوغات غرب برای ما نباشد، از اولین ره آوردهای غرب گرایی و غرب زدگی در کشور ماست.

درواقع آن چه بیشتر از این لفظ بر می آید، همان مفهوم  Developement رایج در تمدن غربی می باشد. آن مفهومی که بر اساس آن دیگر کشورها را بر اساس شباهت شان به کشور های غربی، خصوصا آمریکا،  ارزش گذاری می کنند به توسعه یافته، در حال توسعه و توسعه نیافته؛ و این نشانه ای است از استعمار پنهانی که امروزه گریبان گیر کشورها شده است. به مثابه همان واژه های خاور دور، خاور میانه و خاور نزدیک که قبلا هم درباره آن ها گفته بودم.

اما آنچه ممکن است امروز برای ما مشکل ساز شود، معادل ساختن "توسعه" با "رشد و تعالی"  مد نظر قرآن است. بطور قطع این "توسعه" اشتراکاتی با "رشد و تعالی"  دارد، اما تفاوت های اساسی و بنیادی فراوانی نیز دارند. تفاوت هایی در نوع نگرش به انسان. مسلما رشد و تعالی "اسلام"ی که انسان را موجودی دوساحتی، دارای دنیا و آخرت می داند، و محوریت زندگی او را "الله"، با "توسعه"ی غربی که دارای دیدگاهی اومانیستی و در نهایت نهیلیستی است بسیار متفاوت می باشد. در "رشد و تعالی" اسلامی علاوه بر توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مد نظر "توسعه" غربی، رشد و توسعه ی معنوی انسان و نزدیک تر شدن او به بارگاه ملکوتی "الله" نیز مد نظر است.

به همین دلیل است که به توسط مقام معظم رهبری لفظ "پیشرفت" جایگزین معادل غربی آن، یعنی "توسعه" می شود. "پیشرفت"ی که باید الگویی بومی داشته باشد و بر اساس نیازهای بومی ما، فرهنگ بومی ما و به خصوص دین و اعتقادات ما. الگویی که بهترین فضا برای تدوین آن، دانشگاه است.

اما آنچه جالب به نظر می رسد، تاکید برخی رسانه های بومی و قومی استان ما بر لفظ "توسعه" برای بالا بردن کلاس کاری خود، به عنوان واژه ای دهان پر کن است(+ و +). شاید آن ها خود نیز نمی دانند که بار معنایی این کلمه چیست، که خود این نشانه جهل مرکب آنان است:

آن کس که نداند و نداند که نداند/ در جهل مرکب ابدالدهر بماند

و اگر هم می دانند، که دیگر سخنی نیست.

اما آن چه بیشتر جلب توجه می کند، تلاش آنان برای پیدا کردن این واژه از میان صحبت های مسئولین برای بلد کردن آن است(و +).

هرچند استاندار محترم گلستان، جناب دکتر صادقلو، پروژه های مهم شهرستان ما، گنبد کاوس(ایران کوچک) را مواردی همچون پروژه راه آهن گرگان - گنبدکاووس - بجنورد - مشهد، تعریض محور گنبدکاووس - کلاله به بزرگراه و پیگیری منطقه آزاد تجاری اینچه برون و می دانند، اما ما می دانیم که این ها همگی در کنار دیگر مؤلفه های پیشرفت، همچون پیشرفت معنوی هستند که همراه با عدالت زمینه را برای رشد و تعالی شهرستان ما فراهم می کنند. معیار و ملاک انتخاب فرماندار محترم شهرستان گنبد کاوس، جناب مهندس حمیدی توسط ایشان نیز تنها سوابق تخصصی عمرانی و مدیریتی ایشان نبوده، و ویژگی هایی همچون سابقه رزمندگی ایشان در هشت سال دفاع مقدس، روحیه جهادی ایشان که برگرفته از مفاهیم ناب اسلامی است و اعتقادات ایشان به انقلاب اسلامی نیز به اندازه تخصص و مدیریت ایشان مدنظر بوده است. برای ایشان نیز موفقیت و خدمت صادقانه به ایران اسلامی را آرزو می کنیم.

انعکاس در: سلام گنبد، ساجدنیوز، گلستان نیوز، میدان 72

پی نوشت:

1. توسعه و مبانی تمدن غرب، سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی

2. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار استادان و دانشجویان کردستان

3. ساز و برگ پیشرفت

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۰۴
امید رحیمی

چند صباحی است استان ما به صحنه ی اجرای تلخ ترین طنز های تاریخ پس از انقلاب بدل شده است. صحنه هایی که هر روز شاهد صفحه ای جدید از آن هستیم.

 یک روز به بهانه "مطالباتی فقط از جنس قومیت ها" که تلخی آن را در عنفوان تولد دوباره اسلام در جهان، در سال 57، به خوبی چشیده ایم؛ انقلابی که از جنس "انما انت مذکَّر" بود1. مگر نه اینکه یکی از رسالت های نبی گرامی اسلام برداشتن همین رنگ ها و مرزها و تبعیض ها بود؟ نمی دانم چه به روز این طنزنویسان آمده که بعد از قریب به هزار و چهارصد و اندی سال، به همان جاهلیت صدر اسلام باز گشته اند. شاید الان بتوان بهتر این آیه را درک کرد، زمانی که خداوند به مؤمنانش فرمود: "افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم ..."2

شاید این طنز نویسان یادشان رفته که دیگر رسولی مبعوث نخواهد شد و حجت بر همگان تمام شده است.

روزی دیگر به بهانه مطالبات جناحی و سیاسی شان طنز می نویسند. شاید لفظ "مطالبات" برایشان سنگین باشد، بهتر است بگوییم "معاملات".

امروز نیز دست گذاشته اند روی حساس ترین، تاثیرگذارترین و متعالی ترین قشر جامعه، یعنی زنان امت ما. زنانی که کارهاى اساسى آفرینش، مانند تولیدمثل و تربیت کودک، در دست آنان است.3 زنانی که در انقلاب ما یکی از مهم ترین نقش ها را داشته اند.

اما انگار این دوستان طنزنویس ما برداشت دیگری از جنس زن دارند. برداشت هایی که مدام دم از تشابه حقوق زن و مرد می زند و این تشابه حقوق عَلَمی شده در برابر تساوی حقوق زن و مرد در اسلامِ ما و هم اکنون نیز قسمتی از چماق حقوق بشر بر سر کشورهایی که خلاف جریان این تمدن غربی حرکت می کنند. تمدنی که با خود برده داری نوین برای زنان، طلاق عاطفی برای خانواده ها، استفاده ابزاری از جنس مؤنث برای دختر ها و فمنیسم را برای مردها به ارمغان آورد. حال چقدر باید تلخ خندید از چنین نسخه ای، که حتی خود اروپایی ها هم جرات بیان آن با این صراحت را ندارند، که این دوستان برای زنان در جمهوری اسلامی، که از پس یک انقلاب اسلامی روی کار آمد، پیچیده اند.

اما بعد

اسلام وقتى که میگوید: «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»4 یعنى مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعه‌ى نظام اجتماعى و امر به معروف و نهى از منکر همه سهیم و شریکند؛ زن را استثناء نکرده. ما هم نمیتوانیم زن را استثناء کنیم. مسئولیت اداره‌ى جامعه‌ى اسلامى و پیشرفت جامعه‌ى اسلامى بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هر کدامى به نحوى بر حسب توانائى‌هاى خودشان. بحث سر این نیست که زن آیا میتواند مسئولیتى در بیرون از منزل داشته باشد یا نه - البته که میتواند، شکى در این نیست؛ نگاه اسلامى مطلقاً این را نفى نمیکند.5

اما امیر المؤمنین علی(ع) نیز در باره آنان می فرماید: «اَلْمَرْأَةُ رَیْحانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمانَةٍ.»6 زن گل است، قهرمانه نیست. «قهرمان» یعنى پیشکار و خدمتگزارِ آبرومند. خطاب به مردان مى‌گوید که زنان در خانه‌هاى شما مثل گلى لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقّت رفتار کرد. زن، پیشکار شما و خدمتگزار شما نیست که خیال مى‌کنید کارهاى سنگین را باید به او محوّل کرد. این، مسأله‌ى مهمّى است.7

حال امروز خبرهایی به گوش می رسد از لحظه شماری گلستانی ها! برای معرفی اولین فرماندار زن. خبری که در دیگر استان ها نیز همچون سیستان و بلوچستان (+)نیز قبل تر شنیده شده، و شاید استان ما اولین هم نباشد(+). اما خنده دار ترین بخش این طنز، استفاده از زن بعنوان ابزاری برای جذب چشم های مسئولین به استان و صدایی برای بیان این مشکلات است!

«مطمئنا، انتصاب اولین فرماندار زن ترکمن در استان گلستان می تواند نگاه رسانه ای و مسئولین کشوری را به گلستان معطوف کند، تا به همین دلیل هم که شده بسیاری از مشکلات این منطقه دیده و شنیده شود، شک نکنیم که در آینده از این انتصاب در تاریخ نیز به نیکی یاد خواهد شد.»(+)

و باز هم پس از زن، قومیت و یحتمل پس از آن معتدل بودن و اصلاح طلب بودنش می شود نشانه افتخار استان گلستان. چه طنز های تلخی ...

البته نیک می دانم که معیار استاندار محترم استان گلستان، جناب دکتر صادقلو، از انتخاب خانم "مرجان نازقلیچی" برای سمت فرمانداری شهرستان ترکمن فقط و فقط شایسته سالاری(+) و به دلیل سوابق ایشان در فرمانداری و بخشداری شهرستان ترکمن بوده و امیدواریم به زودی، چه در گفتار و چه در عمل شان  این نگاه ابزاری به زن را در استان ریشه کن کنند و عرصه را برای عرض اندام طبل های توخالی که بجز صدا و هیاهو و انحراف چیزی در درون ندارند، ببندند. برای خانم نازقلیچی نیز، چه در صورت فرماندار شدن و چه در جاهای دیگر ایران اسلامی آرزوی موفقیت داریم.

انعکاس در: دانا، گلستان ما، قابوس نامه، عدالت خواهان گلستان، ساجدنیوز

پی نوشت:

1. دهه شصت و امام خمینی، سید مرتضی آوینی

2. آل عمران، 144

3. بیانات مقام معظم رهبری در جمع پرستاران، ۱۳۷۳/۰۷/۲۰

4. توبه، 71

5. بیانات مقم معظم رهبری در دیدار با بانوان نخبه، ۱۳۸۶/۰۴/۱۳

6. نهج البلاغه، نامه 31

7. بیانات در جمع زنان ارومیه، ۱۳۷۵/۰۶/۲۸

توصیه می شود بخوانید: 

زن ابزار نیست

رئیس جمهور: اشکالی ندارد که فرماندار زن داشته باشیم




۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۱۵
امید رحیمی

تمام رسانه ها رو میخوندم. هرجایی بیشتر از متن به حاشیه های صحبت های رئیس جمهور پرداخته بودن. هرکدوم به سلیقه خودشون سعی داشتن اون تصویری که خودشون دوست دارن رو نشون بدن به مردم.

و اینجا بخش هایی از این صحبت ها:

نتیجه برخی بی اخلاقی ها:

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی صادرات غیر نفتی ما نیم میلیارد دلار بود. قبل از دولت نهم این رقم به هفت میلیارد دلار افزایش پیدا کرد و سال گذشته از مرز 53 میلیارد دلار گذشت. اگر برخی از بداخلاقی‌ها نبود، امسال از مرز 75 میلیارد عبور می‌کردیم و به دشمنان می‌گفتیم نفت از ما نمی‌خرید، نخرید. اصلا نفت به شما نمی‌فروشیم و با صادرات غیر نفتی کشور را اداره می‌کنیم

من ارباب زاده نیستم:

ملت عزیز من خادم همه ملت هستم و دوستدار همه ملت و فدایی ملت هستم چون از خود ملت هستم و ارباب‌زاده نیستم یعنی از خانواده معمولی و رعیت‌زاده هستم پس می‌توانم به سادگی و راحتی با شما سخن بگویم.

با کوچک‌ترین نشانه‌های بازگشت به دوران قبل از انقلاب قاطعانه برخورد کنیم:

باید مراقبت کنیم که وحدت ملی با عمل، رفتار و گفتار ناصحیح مخدوش نشود. انقلاب برای بر هم زدن تبارگرایی و دایره بسته قدرت و مدیریت و باز کردن راه برای فرزندان پراستعداد ملت و باز گرداندن حکومت به ملت و کشور است. همه باید مراقب باشیم و با کوچک‌ترین نشانه‌های بازگشت به دوران قبل از انقلاب قاطعانه برخورد کنیم.

توضیح می‌دهم:

امروز به واسطه‌ فشار‌های ناجوانمردانه‌ دشمنان مردم در فشارند و دولت هم به طور شبانه‌روزی در تلاش است، تا مشکلات را برطرف کند و ان‌شاء‌الله در آینده در وقت مناسب درباره‌ ابعاد توطئه و اقدامات دشمن علیه ملت ایران توضیحاتی را ارائه خواهم داد و هم‌چنین کارهای دولت را هم توضیح می‌دهم و می‌گویم اگر این کارها نبود وضع چه‌طور می‌شد.

انتظار نیست که دولت هم از خارج و هم از داخل تحت فشار باشد:

انتظار نیست که دولت هم از خارج و هم از داخل تحت فشار باشد. البته در مورد مسائل اخیر و برخی موضوعات داخلی صحبت‌های مهمی است که باید با ملت در میان بگذارم، اما امروز به خاطر این‌که طعم شیرین پیروزی انقلاب در کام مردم تلخ نشود و به خاطر رهبری عزیزمان آن را به وقت مناسب دیگری در آینده موکول می‌کنماین دولت تا آخرین روز مسوولیت مثل روز اول کار خواهد کرد و با افتخار همه توان خود را وقف ملت خواهد کرد. ما یک جان ناقابل داریم که این جان ناقابل ما فدای ملت، انقلاب و فدای آرمان‌های الهی انقلاب می‌شود.

کسی خود را جای مردم نپندارد: 

همه سلیقه‌ها بیایند و کسی خود را جای مردم نپندارد و با کوته‌بینی تصور نکنند که می‌توانند جای مردم تصمیم بگیرند. برخی گفته‌اند که می‌خواهند انتخابات را مدیریت و مهندسی کنند. من با افتخار می‌گویم که ملت بزرگ ایران راه خود را به خوبی می‌شناسد و به افراد و به گروه‌های مدعی نیازی ندارد و باید اخلاق و قانون رعایت شود و هر کس برنامه‌ی خود را بیان کند.

خلاء مدیریت صالح: 

مشکل اصلی جهان امروز، خلاء مدیریت صالح است در همه‌جا و بویژه در مراکز اصلی مدیریت بین‌الملل این مشکل به وضوح خودش را نشان می‌دهد. مستکبران و صهیونیست‌های بی‌فرهنگ به پایان راه رسیده‌اند. در بن‌بست حرکت می‌کنند. تجربیات بشری که با شعار سعادت انسان جای باز کرده‌اند، همه شکست خورده‌اند. مارکسیسم رفته است و سرمایه‌داری نفس‌های آخر را می‌کشد.

و در انتها ...

زنده باد بهار:

پیروزی انقلاب عظیم اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، برای تمهید مقدمات و حاکمیت او است و او خواهد آمد. بیاید همه با هم به استقبال بهار برویم. یاد امام و شهیدان را گرامی ‌می‌دارم و در برابر عظمت ملت و جانبازان و آزادگان و ایثارگران، سرتعظیم فرود می‌آورم از همه مردم اقشار مختلف، طوایف سراسر کشور، میهمان‌ها و رسانه‌ها که همه آمده‌اند تشکر می‌کنمگزارش‌ها می‌گوید تمام شهرها و روستاها مملو از انسان‌های پاک‌، خداجو و عاشق ارزش‌های الهی و مصمم است. از همه شما بخاطر خلق حماسه دیگر جاودانه دیگر سپاسگزارم. زنده باد بهار، زنده باد بهار، زنده باد بهار.

پی نوشت:

مطلع شدم عده ای از مردم هنگام  سخنرانی رییس مجلس اشیایی طرف ایشان پرت کرده اند و با اقداماتی دیگر نارضایتی خود را از حرکات و تصمیمات ایشان در یکشنبه سیاه ابراز کردند. اینجانب بعنوان یک احمدی نژادی اعلام می کنم با اینکه از بابت آگاهی مردم نسبت به اشتباهات فاحش و بی قانونی های رییس مجلس خرسندم اما اینگونه حرکات را در شان احمدی نژاد و سوم تیری های دیگر نمی دانم. هرگز از این اعمال حمایت نکرده و نخواهیم کرد. این حرکات در مرام ما نیست که اگر بود احمدی نژاد تا کنون اینقدر مظلوم نمی ماند. هرچند بسیاری  از سایت های تکفیری وابسته به برخی افراد تمام این اقدامات را سازماندهی شده دانسته و به دولت نسبت دادند همانند دیگر دروغ ها یی که تاکنون گفته اند ...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۵۰
امید رحیمی

سازمان تامین اجتماعی

چندی است که بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی تمام هم و غم خود را بر روی شخصی بنام «مرتضوی» گذاشته و با قدرت هرچه تمام تر سعی در تخریب دولت و نظام-و نه مرتضوی- دارند. فکر کنم همگی به خوبی در گذر تاریخ به این تجربه دست یافته ایم که هیچ گاه هم صدایی رسانه های خارجی همچون بی بی سی فارسی و رسانه های داخلی نشانه خوبی برایمان نبوده. همگی می دانیم که هرجا دشمن از کارمان ابراز رضایت کرد یک جای کارمان می لنگد. همگی به خوبی دریافته ایم که نباید بهانه ای بدست بیگانگان و قدرت رسانه ای عظیمشان بدهیم.اما براستی چرا مجلس شورای اسلامی ما باید هر روز تیتری جدید و بهانه ای جدید بدست این رسانه ها بدهد؟

مگر استیضاح وزیر در این چند صباحی که از این دولت مانده چه تاثیری در روند سازمان تامیت اجتماعی می گذارد؟ آیا قرار است فردی دیگر کار بزرگی در این سازمان انجام دهد که مد نظر مجلس محترم است؟ یا آقای مرتضوی در این 10 ماه کاری انجام داده که این سازمان با خطری جدی مواجه است؟

شایدمن و شما پاسخی قانع کننده برای  سوال اول نداشته باشیم، اما برای سوال دوم  می توان تا حدودی نظر داد. اگر نگوییم مدیریت حدود یک ساله آقای مرتضوی در این سازمان بهترین نبوده، این را هم نمی توان گفت که کار ایشان بد بوده. نمی دانم پس این بازی های سیاسی برای چیست؟

نمی خواهم نظرم را بگویم که آیا این کار دولت(صدور حکم برای مرتضوی) قانونی است یا خلاف قانون، در جایی که بسیاری از قانون شناسان و اساتید حقوق بین یکدیگر اختلاف نظر دارند و هر کدام چیزی می گویند. من شجاعت رئیس مجلس را ندارم که با وجود بیان قانونی بودن این اقدام توسط رئیس  کمیسیون اجتماعی مجلس(+) باز هم بر سر مواضع سیاسی-و نه حقوقی خود- اصرار کنم و از تریبون ریاست مجلس برای اعلام نظر شخصی ام استفاده کنم و باز این جمله را به مردم تلقین کنم که این دولت کارهایش بر خلاف قانون است.

یادمان نرود نامه ای را که مقام معظم رهبری در اواخر دولت خاتمی در 5 بهمن 83 را که ایشان در آن به مجلس تذکر دادند که « به جنابعالی و همه نمایندگان عزیز عرض کنم که در شرایط کنونی که ماه های آخر ماموریت خطیر دولت در حال سپری شدن است استیضاح وزیران هیچ سوری برای کشور و دستگاه های مسیول ندارد و متقابلا زیان های محتمل آن بسیار و خطرات آن هشدار دهنده است. البته مجلس موظف است که از همه ابزار هی نظارتی خود استفاده کند.» آیا این مجلسیانی که از طراحان اصلی و اصرار کنندگان براین استیضاح دارند از آن نامه بی خبرند؟ اینان که اکثرا در آن مجلس هم بودند و همیشه پای ثابت مجلس هستند!

اگر یادشان رفته اکنون یادشان بیاید و دست از لجاجت های سیاسی خود بردارند تا به مواردی از قبیل تخریب دولت و سوءاستفاده از تریبون مجلس و ...  متهم نشوند. اگر هم یادشان است و الان خود را به فراموشی زده اند که من ترجیح می دهم چیزی نگویم و آنها را به خودشان و خدایشان وا گذارم.

بعد نوشت:

1.بنده خود می دانم که مواردی که در بالا ذکر شد مربوط به تمامی نمایندگان مجلس نبوده و بسیاری در همین مجلس مخالف این اعمال هستند، اما گاهی لابی ها و نفوذها و رانت ها باعث می شود که نظر عده ای خاص، نظر مجلس بیان شود. من نیز صدای مجلس را گفتم.

2.در این نوشته هرگز از اشتباهات دولت چشم پوشی نکردم.دولت هم اشتباهاتی داشته اما آب به آسیاب دشمن نریخته. اما جای بیان این اشتباهات را اینجا ندانستم که انحراف از اشتباه بزرگتر، خود نوعی انحراف است.

3.خطاب به برخی از دوستان: آری دولت هم می توانست کارهایی انجام دهد و به برخی از مجلسیان باج دهد و این حرف و حدیث ها نباشد، اما  بدانید و آگاه باشید این دولت از آن دولت ها نیست!

4.باوجود کوتاه آمدن برخی نمایندگان اصلاح طلب مانند مسعود پزشکیان که بیان کرد این استیضاح دیگر موضوعیت ندارد، اصرار اصولگرانمایانی بر این استیضاح قابل توجه است.

5.به هیچ وجه قصد تخریب مجلس و یا تاکید بر اختلاف میان مجلس و دولت ندارم.

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۳۱
امید رحیمی

بالاخره صدا و سیمای ما هم حرکتی کرد ...

رسانه ای داریم، رسانه ای ملی و شاید مالی!، همیشه در معرض انتقاد کسانی همچون من که چرا فلان کار را انجام نداده ای و یا چرا درفلان کار ضعیف عمل کرده ای و فلان کارت اشتباه بوده، ولی بد نیست در حرکت های خوبی هم که انجام می دهد تشکری ولو خشک و خالی بجا آوریم که شاید انگیزه ای شود برای ادامه ی این حرکت ها.

مستند «آرمیتا مثل پری» که امشب بعد از خبر ساعت 21 از شبکه یک سیما پخش شد یکی از همین حرکت ها تأثیرگذار و مثبت بود. مستندی 45 دقیقه ای که روایتی بود از دیدار مقام معظم رهبری از خانواده شهید داریوش رضایی نژاد. برنامه ای با کمترین هزینه ممکن و بسیار ساده ولی تأثیرگذار.

در اوضاعی که رسانه های داخلی سعی بر انجام وظیفه رسانه ای خود بوسیله بیان جملاتی از زبان مسئولین با مضمون عدم تأثیرگذاری تحریم ها بر زندگی و معاش مردم، و بی ربط دانستن این تحریم ها به گرانی ها و مشکلات اقتصادی اخیر دارند، پخش چنین برنامه هایی حرکتی جدید در فضای رسانه ای کشور است. شاید هیچ روشی مانند بیان آرمان هایی که موجب تحمیل این تحریم ها بر ملت ایران شد برای مردم ما شیرین تر نباشد. همین آرمان ها بودند که ملت ما را در هشت سال دفاع مقدس در بدترین شرایط اقتصادی و سیاسی و... سرپا نگه داشت و نتایج شیرینی مانند پیروزی در جنگی نابرابر در مقابل نیمی از جهان برای ما به ارمغان آورد. گنجی برای ما به یادگار گذاشت که تا عمر داریم از آن بهره می بریم و تمامی ندارد و حالا نیز در این کشاکش رسیدن به انرژی صلح آمیز هسته ای در جنگی دیگریم. اما این بار دشمن با توپ و تانک و بمب شیمیایی به مصافمان نیامده است، بلکه سلاحش چیز دیگریست ...

منِ ایرانی وقتی می بینم که کسانی همچون رضایی نژادها و احمدی روشن ها و ... و حتی آرمیتاهایی وجود دارند که در پایداری بر این آرمان ها از عزیزترین هایشان گذشتند، تحمل خریدن مرغ و گوشت و ... با قیمتی بالاتر و یا چند درصد تورمی بالاتر، حتی اگر فقط به دلیل تحریم ها بوده اند، برایم آسان می شود.

شاید به این بهانه تلاش های رسانه ای دشمنانمان در BBC و العربیه و ... خنثی شود. بهانه ای به نام آرمیتا ...

انعکاس این مطلب: رجا، مشرق، آزادی، هزارسنگر، صراط

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۱ ، ۲۳:۳۰
امید رحیمی

شاید تعجب کنید، ولی این اتفاق اردیبهشت ماه امسال در موزه ای در شهر مدینه و در کشور عربستان صعودی رخ داده است.


این هم نتیجه نهایی ...

اجرا شده توسط کاروان «اباصالح» به مدیریت سید محمد میرجلیلی 

البته مدیریت کاوان ...


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۱ ، ۱۹:۳۵
امید رحیمی

با سلامی دوباره خدمت تمامی دوستان و با پوزش از غیبت نسبتا طولانی اینجانب در عرصه ی فضای مجازی. هیچ دلیل یا بهتره بگم بهونه ای برای غیبت ندارم و الان هم دوباره ایام امتحانات نزدیک شد و وقت ها آزادتر و فرصت برای جهاد در جبهه ی مجاز بیشتر !!!!

و اما اصل مطلب:

از زمانی که ناآرامی ها در سوریه آغاز شد، جمهوری اسلامی ایران حوادث رخ داده در این کشور  را متمایز از بیداری اسلامی در دیگر کشورهای منطقه خواند و آن را جدای از حوادث مصر و لیبی و ... می داند. اما علت این کار چیست؟ چرا با وجود اینکه بشار اسد هم به نوعی دیکتاتور است، جمهوری اسلامی ایران حرفی از براندازی وی نمی زند و خواهان اصلاحات در سوریه است.

متن کامل در ادامه مطلب ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۰۵
امید رحیمی
متن کامل این یادداشت به این شرح است:

آیت الله امام خامنه‌ای رهبر انقلاب ایران نقش بزرگی را در منطقه خاورمیانه ایفا می‌کند. از جمله نقش‌های ایشان در این منطقه حفظ استقرار و ثبات منطقه و از بین بردن فتنه‌های مذهبی است.

به عنوان مثال فتوای ایشان هنگام بی‌احترامی یاسر الحبیب به عایشه و تحریم بی‌احترامی به همسران پیامبر و اصحاب ایشان فتوایی بود که با تحسین زیاد همه مسلمانان قرار گرفت و از آن تجلیل کردند زیرا موجب تقویت وحدت و همبستگی اسلامی شد و این دلیلی بر نقش ایشان در از بین بردن فتنه‌ها است.

موضع گیری‌های دیگر ایشان هم نشان دهنده شجاعت ایشان است از جمله حمایت از جنبش‌های انقلابی اسلامی مانند حزب الله لبنان و حماس و جهاد اسلامی در غزه برای حذف رژیم صهیونیستی، زیرا ایران و حزب الله و حماس و جهاد در یک ایدئولوژی مشترکند و آن، محو رژیم صهیونیستی از نقشه است تا همه منابع شرارت‌ها با آن از بین بروند. ایران در این حمایت خود تفاوتی میان جنبش‌های شیعی و سنی نگذارده و از تمام جنبش‌های آزادی خواهانه حمایت کرده و با این نوع حمایت، وحدت اسلامی را به شکل صحیح رعایت کرده است.

آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی همچنین نقش بزرگی در مبارزه با قدرت‌های بزرگ داشته زیرا ترسیم کننده خط مشی سیاست خارجی ایران بنا بر قانون اساسی ایران، رهبر است. ایشان از سال ۲۰۰۵ رو در روی شورای امنیت صهیونیستی ایستاده و ذره‌ای از مواضع خود در از سرگیری گفتگو با این کشورهای صهیونیستی به خصوص در برنامه هسته‌ای کوتاه نیامده زیرا هدف آن‌ها از متوقف کردن این برنامه، تامین امنیت ملی صهیونیست‌ها است. آن‌ها از این می‌ترسند که برنامه هسته‌ای ایران به یک برنامه نظامی تبدیل شده و موجب تهدید امنیت اسراییل بشود که از زمان سرنگونی شاه با ایران درگیر است.

ایشان همچنین در مساله سوریه و توطئه علیه نظام اسد، نقش مهمی در حمایت از این نظامِ مقاوم و پشتیبانی رسانه‌ای و معنوی از آن ایفا کرد. هدف ایشان از این حمایت تقویت محور مقاومت با مرکزیت ایران و سوریه و مقاومت لبنان و فلسطین بوده است زیرا با سقوط نظام مقاوم سوری، محور مقاومت که عزت و کرامت را به امت اسلامی و عربی برگردانده و تمام این دوره‌ها مایه فخر اسلام و مکتب اسلام و همانند مدرسه است که هر انسان آزاده‌ای که مخالف آمریکا باشد از آن درس می‌گیرد.
منبع:تابناک

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۰ ، ۱۹:۵۰
امید رحیمی

سخنان دکتر عماد افروغ در برنامه ی اخیر پارک ملت موجب شگفتی بسیاری از مردم و بخصوص قشر دانشجو شد. عماد افروغی که در سال 84 در بسیاری از مناظرات شرکت کرد و به حمایت از رئیس جمهور مردمی،  دکتر احمدی نژاد پرداخت.

اما نمی دانم چه شد که 4 سال بعد و در سال 88 به جمع فتنه گرانِ طرفدار میرحسین موسوی پیوست و 2 سال بعد هم، یعنی در سال 90 در برنامه ی پارک ملت لب به نقد می گشاید و باعث شگفتی همگان می شود. سخنانی که به گفته ی خیلی ها از روی بغض و کینه است !

از مراجع می خواهد که رهبری را نسبت به نظرات فقهی و حکومتی اش مورد سؤال و نقد قرار دهند ...

از حوزه های علمیه می خواهد مانند قبل از انقلاب در مقابل حاکمیت بایستند و می گوید:

«اگر بخواهیم به جایی امید ببندیم حوزه ی علمیه است. اما مستقل بودن حوزه علمیه شرط اساسی نقد است. نهادهای روشنفکری دینی ما باید تقویت بشوند. باید هزینه اش را بدهند، مانند همان چیزی که قبل از انقلاب اتفاق افتاد. حوزه علمیه ما پیش از انقلاب مستقل بود و منبع خوبی برای بسیج توده ها بود ولی بعد از  انقلاب نقش نظارت و نظریه پردازی را با تصدی گری فراموش کرد.

شاید این سؤال مطرح شود که مگر امکان دارد مثل قبل از انقلاب شویم. باید برای توضیح این مسأله بگویم از درون نظام نبوی و علوی اموی ها زاده شدند. چون سکوت شد و مصلحت اندیشی کردند.»

از سکوت می گوید و از مصلحت اندیشی و از حکومت معاویه و یزیدیان سخن می راند. سخنانی که این روزها بسیار از رسانه های ضد انقلاب و سایت های سران فتنه می شنویم و می بینیم.

غافل از اینکه حاکمیت قبل از انقلاب حاکمیت طاغوت بود و حاکمیت فعلی حاکمیت ولی فقیه عادل است و غافل از اینکه همین مصلحت اندیشی های بجا بود که مانع از بوجود آمدن بسیاری از فتنه ها و باعث حفظ کثیری از نیروهای انقلابی شد.

ساختار خبرگان رهبری را مورد انتقاد قرار داده و می گوید چون سیاستمدار و اقتصاددانی درمیان آنها نیست پس نمی توانند این ابعاد رهبری را مورد نقد قرار دهند، و باز هم غافل از  اینکه فقهای خبرگان رهبری از علمای بلاد بوده و کسانی هستندکه اقتصاد اسلامی را آشنا بوده و سیاست را نه در کتاب های درسی بلکه در کوران حوادث انقلاب از دهه چهل تا کنون فرا گرفته اند.

و در پایان از سخنانش نتیجه گیری کرده و بیان می دارد که اگر نظارت بر کسی نباشد به دیکتاتوری کشیده می شود و تقریبا خلاصه ی کلامش را می گوید.

این هم لینک فیلم برنامه


1. سکوت آقای شهیدی فر و برخی لبخند های ریزش در مقابل حرف های دکتر افروغ از نکات جالب توجه این برنامه بود.

2.دعوت دکتر عماد افروغ به این برنامه هم خود جای تأمل بسیار دارد.

3. مهم تر از همه باید ببینیم که چه شد که عماد افروغ که یک فرصت برای جمهوری اسلامی بود، حال به یک تهدید بدل شده. به زودی مطلبی در مورد همین فرصت ها و تهدیدها و چگونگی تبدیل آنها به هم در خدمت دوستان هستم

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۰ ، ۲۱:۳۱
امید رحیمی
سلام دوستان

یه کلیپ تو آپارات دیدم که حیفم اومد شماها از دستش بدید ...





۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۰ ، ۰۰:۵۵
امید رحیمی

همین دیروز بود که آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش خودشو در مورد فعالیت های هسته ای ایران منتشر کرد. بر طبق این گزارش برخی از فعالیت های هسته ای ایران دارای هر دو استفاده ی نظامی و غیر نظامی بوده و برخی نیز فقط در موارد نظامی و ساخت بمب های هسته ای کاربرد دارند.

آمانو سرویس های اطلاعاتی ۱۰ کشور عضو این آژانس و تصاویر ماهواره ای گرفته شده از تأسیسات اتمی ایران رو از منابع این ادعای آژانس مبنی بر نظامی بودن فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی بیان کرد.اما واکنش کشورهای مختلف در خصوص این گزارش جالب بود.

نماینده ایران بیان کرد که آژانس حیثیت خودشو(که به نظر من نداشته) با انتشار همچین گزارشی که بر هیچ پایه و اساسی استوار نیست بر باد داده و هیچ کدام از اتهاماتی که به ایران زده شده به هیچ وجه معقول نمی باشند.

روسیه به محض انتشار این گزارش، آن را بی اساس شمرد( لازم به ذکر است که آژانس یک دانشمند هسته ای روس رو ،که اسمشو فراموش کردم، به کمک به ایران برای ساخت سلاح اتمی متهم کرده بود و دولت روسیه را در قبال آن مسئول میدانست که اندکی بعد از انتشار گزارش با تکذیب شدید آن دانشمند و مقامات روسی مواجه شد) و مخالفت صریح خود را ابتدا با پیشنهاد خنده دار برخی برای حمله نظامی به ایران و سپس نسبت به اعمال تحریم های جدید در مورد ایران بیان کرد. چین هم موضعی مشابه روسیه در قبال این گزارش داشت.

موضع آمریکا و انگلستان و فرانسه هم که از چند روز قبل مشخص شده بود. قبل از انتشار گزارش آژانس روزنامه ی گاردین رسما اعلام کرده بود که نیروهای نظامی بریتانیا در حال آماده سازی برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران هستند. پس از انتشار آن هم سران این کشورها دوباره دشمنی خود را با جمهوری اسلامی نشان داده و باز هم بر حمله نظامی و اعمال تحریم های جدید به خصوص بر نظام بانکی ایران و جلوگیری از صادرات نفت ایران،تأکید کردند اما خودشان هم بهتر از هر کس دیگری می دانند که جمهوری اسلامی بیدی نیست که به این بادها بلرزد و هرگز نخواهند توانست از ایران عراقی و افغانستانی دیگر بسازند. البته فرانسه در ابتدا با حمله نظامی به ایران مخالف بود اما اندکی بعد همرنگ دیگر دشمنان جمهوری اسلامی شد.

جالب تر از همه بازتاب این خبر در رسانه های ضد ایرانی بود. حتی این رسانه ها هم حمله نظامی به ایران رو بحرانی بزرگ برای کشورهای منطقه می دانستند. از یک مانع بزرگ بنام نفت صحبت میکردند. آنها از توقف صادرات روزانه ۲.۶ میلیون بشکه نفت ایران نمی هراسیدند بلکه از ۱۵ میلون بشکه نفتی که هر روز از تنگه هرمز میگذرد می ترسیدند. البته نکته قابل توجه جنگ رسانه ای بود که به محض انتشار گزارش برپا شد. شبکه بی بی سی فارسی که انگار ویژه برنامه فعالیت های هسته ای ایران رو پخش میکرد و میکنه. شبکه صدای آمریکا هم که حتی از زمان پخش پیام های بازرگانی زده بود و به بیان اخبار و تحلیل اوضاع ایران می پرداخت. اتاق اخبار شبکه من و تو هم که به طور کامل از اوضاع وخیم!!!! ایران سخن میگفت. اما جالب اینجاست که رسانه های داخلی(صدا و سیما) به جز اشاره ای کوچک در اخبار و در حد چند ثانیه در صدد مقابله با این جنگ رسانه ای بر آمدند. رسانه های خارجی آسمان و ریسمان می بافتند و همه چیز را به هم ربط می دادند و از بحران اقتصادی! و شورش های اجتماعی! و تورم بالای ۵۰ درصد! در ایران سخن می گفتند و رسانه های داخل حتی پاسخ های قاطع رهبر معظم انقلاب به دشمنان را هم به زور پخش کردند. آیا بهتر نبود که به کمک کارشناسان در رسانه های داخلی به مقابله با این جوسازی ها و بازی های رسانه ای پرداخته میشد؟

رهبر معظم انقلاب هم امروز پاسخی قاطع به دشمنی های آمریکا و انگلستان و تهدیدات نظامی آنها داد که باعث دلگرمی مردم ایران و هراس بیش از پیش دشمنان جمهوری اسلامی شد. ایشان پس از بیان اینکه مردم ایران هیچ نیازی به سلاح اتمی برای مقابله با دشمنان ندارد، به دشمنان جمهوری اسلامی و مردم ایران هشدار دادند که در صورت هرگونه تعرض و تجاوز به خاک ایران، از درون متلاشی خواهند شد.

و همه هم خوب یادشان است که در هشت سال دفاع مقدس جمهوری اسلامی و رزمندگان اسلام بدون سلاح های اتمی و شیمیایی و با حداقل امکانات نظامی در مقابل تمامی دشمنان پیروز شدند و همه هم خوب می دانند متلاشی شدن از درون یعنی چه ...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۰ ، ۰۰:۱۵
امید رحیمی

اینم یه گزارش تصویری از حضور پرشور مردم گنبد تو تظاهرات روز قدس.دوستان رسانه‌ای! در BBC و CNN و VOA و دیگر شبکه‌هایی که ارادت خاصی به رژیم صهیونیستی و امریکا دارن مد نظر داشته باشن که ماه رمضون بود و از ساندیس و ساندوچ هم خبری نبود! ببینیم این دفعه حضور پرشور زیر بارش بارون رو چطوری توجیه می‌کنن.


تصاویر در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۰ ، ۱۷:۴۲
امید رحیمی

یه موج دیگه از بیداری اسلامی هم به پیروزی رسید.بالأخره انقلابیون لیبی تونستن وارد طرابلس بشن و پایتخت رو از چنگ نیروهای مزدور قذافی در بیارن.سیف‌الاسلام قذافی رو دستگیر کردن و به محمد قذافی هم امان دادن و تو خونش محاصره شده.مواضع آمریکا و انگلستان و فرانسه در قبال لیبی هم مثل بقیه‌ی جاهاست.حالا که دیدن نمیتونن مزدوراشونو سر قدرت نگه دارن دست دوستی  و حمایت برای انقلابیون دراز می‌کنن.این کشورا که تا همین چند ماه پیش از قذافی حمایت می‌کردن الان جزء اولین کسانی بودن که پیروزی انقلابیون رو بهشون تبریک گفتن! سیاست خارجی کشور ما بعنوان یه کشور اسلامی میتونه نقش مهمی در شکل دادن دولت جدید لیبی ایفا کنه.

باشد که بقیه‌ی حاکمان ظالم دنیا هم ببینن که حکومت ظلم پایدار نمیمونه.حتی با ربودن امام‌ موسی صدرها و حتی با ترور و کشتار مردم.این پنجمین حاکم بود که تو این موج بیداری اسلامی از عرش به زیر فرش کشیده شد.انشاءالله حاکم ظالم بعدی که به زیر آورده میشه ملک عبدالله در عربستان باشه و این بیداری اسلامی ادامه پیدا کنه تا ظهور امام زمان (عج) ...

 آمین

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۰ ، ۱۴:۵۰
امید رحیمی

«سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما» حتما همتون تا حالا این جمله‌ی تاریخی رو شنیدید.ولی به نظرتون چقدر بهش عمل شده و میشه؟ تو رفتار سیاسی  سیاستمدارای الان چه تناسبی بین سیاستشون و دیانتشون وجود داره؟ به نظر من که اگر نگیم هیچی باید بگیم خیلی خیلییییییییییی کم.انگار بزرگترین ابزار سیاست امروز دروغه.حالا کاری به سیاستمدارای خارج کشور ندارم، چون اونا تو شعارای انتخاباتیشون و سخنرانی‌هاشون از رابطه‌ی سیاست و دیانت حرف نمی‌زنن.تا الان از خیلیا این سؤالو پرسیدم که سیاستمدار موفق کیه؟ همشون گفتن کسی تو سیاست موفق‌تره که بهتر دروغ بگه و دوز و کلک بیشتری بلد باشه سیاستمدار بهتریه.تا وقتی که تو متن سیاست نباشین و خودتون با چشماتون نبینین و با گوشاتون نشنوین این چیزایی که گفتم رو در حد چند تا شعار میبینید.منم قبلا همینطور فکرمی‌کردم تا همین چند وقت پیش که انتخابات شورای مرکزی جامعه اسلامی خودمونو دیدم.نمیدونم عضو شورای مرکزی یه تشکل بودن چقدر ارزش داره که بخاطرش دروغ‌ها گفته می‌شد و خیانت‌ها می‌شد و خیلی کارای دیگه که از گفتنشون شرم دارم.چرا باید بخاطر حضور برخی افراد که نه تخصص دارند و نه صلاحیت، افراد شایسته‌ی این کار از کاندیداتوری سر باز زنند و از ترس حاشیه‌های احتمالی ترجیه بدن که توی شورای مرکزی نباشن؟ با گوشهای خودم حرف‌هایی شنیدم که 180 درجه با واقعیت فرق داشت.اونم از کسایی که اصلا نه کاندید شده بودن و نه با طرفی که کاندید شده بود نسبتی داشتن.فقط به صرف طیف مشترکی که با طرف مورد نظر داشتن.نمیدونم این طیفا از کجا اومدن و چه نفعی واسه افراد داره که تو یه طیف جا داشته باشن؟ افرادی که در نوع خودشون میشه گفت نخبه‌ان و مطمىٔنم بخاطر اسلام وحمایت از کشورشون عضو جامعه اسلامی شدن و توش کلی هم خدمت کردن باید خوشونو اینطوری خراب کنن.عده‌ای از همین افراد بعد از انتخابات اومدن پیش خودم و تا تونستن پشت کسایی که میشناخنمشون دروغ‌هایی گفتن که داشتم شاخ در می‌آوردم.فقط کارم شده بود لبخند زدن و سکوت.سعی می‌کردم چیزی نگم.نمی‌دونستم کار درست چیه.بعد از انتخابات تصمیم گرفته بودم که دیگه تو انتخاباتی به این شکل شرکت نکنم و یا حداقل سعی کنم چیزی ندونم و فقط رأی بدم و سرمو مثل کبک زیر برف کنم.ولی الان که یکم فکر کردم دیدم که این کار مثل ترسه، مثل فرار از حقه یا بهتره بگم مثل خیانته.تصمیم گرفتم واسه احقاق حق و روشن کردن حقیقت بجنگم و نذارم افراد نالایق بیان روی کار که کار دشمن آسون‌تر بشه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۰ ، ۲۳:۵۲
امید رحیمی

چقدر از افغانستان می‌دونید؟ تابحال کدومتون به سفر به افغانستان فکر کردید، حالا واسه سیاحت یا واسه زیارت؟ سفر که پیشکش، اصلا تا بحال به شرایط فرهنگی افغانستان توجه کردید؟ تو صدا سیما هم که از افعانستان فقط سربازهای ناتو و طالبان رو میبینیم و دیگر هیچ. به نظرتون نقش ما ایرانیا تو آینده‌ی افغانستان چقدره و چقدر می‌تونیم افغانستان رو تو راهی که میره به سمت خودمون بکشونیم؟ وقتی ما ایرانیان در کتب درسی مدارس متوسطه‌ی خود،‌حمله‌ی محمود افغان به اصفهان و پادشاهی رو به اضمحلال صفوی را یورش افغان می‌نامیم، نباید از همسایگانمان انتظاری بیشتر داشته باشیم.حمله‌ی محمود افغان به هیچ رو یورش نبوده است، شورش بوده است.شورشی درون یک حکومت بزرگ.ما حتی تاریخ هزارساله‌ی ایران بزرگ را با مرزهای سیاسی زیر دویست‌ساله می‌نویسیم و بعد انتظار داریم فرهنگ غریب‌نوازی داشته باشیم؟! حتما می‌دونید که زبان اکثر مردم افغانستان فارسیه و همین موضوع باعث قرابت فرهنگی بین ما و افغانستان میشه.ولی با توجه به شرایطی که افغانستان داره و حضور نیروهای اروپایی و آمریکایی و یک معضل بزرگ بنام طالبان این کشور دوست و هم‌سایه روز به روز داره از ایران ما دورتر و دورتر میشه. آمریکایی‌ها در افغانستان هفته‌نامه‌ای به سه زبان فارسی، پشتو و انگلیسی بنام «صدای آزادی» منتشر می‌کنند و بطور رایگان در اختیار مردم افغان می‌گذارند.هفته‌نامه ها کاملا با سطح فرهنگ افغانی‌ها همخوانی دارد.صفحه‌ای دارد بنام«از باباجان بپرسید» که به نوعی صفحه‌ی مشورت است.فریده از باباجان راجع به بیکاری پرسیده است.خیلی قشنگ جواب داده است که«فریده‌ی عزیز وظیفه‌ی اشتغال فقط با دولت نمی‌باشد، شرکت‌ها که بسیاری‌شان هم افغان هستند وظیفه‌ی ایجاد اشتغال دارند.»از همان اول ، سطح توقع مردم از دولت و نیروهای خارجی مستقر را پایین می‌آورند.سردبیر هفته‌نامه هم یک ژنرال آمریگایی است که متن ادبی هم می‌نویسد راجع به گل و بلبل.بنام کاپیتان تورن توبیس واخنر.انتهای مجله هم نوشته‌اند که مجله زیر نظر فرماندهان اسیاف منتشر می‌شود.رادیوی موج اف‌ام و سایت هم دارد.خیلی جالب است که در صفحه‌ی میانی آن شماره‌ی اول ماه میزان ، برای عید فطر هم مطلب دارند.اشعاری هم به فارسی و پشتون و همچنین پیام شیخ‌الاسلام اوباما به مناسبت ماه مبارک برای مسلمانان جهان به سه زبان. ما چه می‌کنیم.رایزن فرهنگی ما و کنسول ما هم آیا مجله‌  منتشر کرده‌اند؟ تا بحال چقدر کار فرهنگی توی افغانستان انجام داده‌ایم؟ حتی بعضی کتابفروشی‌های افغان هم بدلیل علاقه‌ی زیاد مردم به فرهنگ و مردم ایران خواهان وارد کردن کتاب‌های ایرانی بودند با کلی مشکل مواجه شدند و عده‌ای از آنها نیز بصورت قاچاقی کتاب‌های ایرانی را وارد افغانستان کرده و می‌فروختند.حتی بعضی از افغانی‌ها که آرزوی زیارت امام رضا(ع) رو دارند، نمی‌تونند به مشهد برن چون دولت ایران اجازه نمی‌ده و خیلی سخت می‌گیره. در زمینه‌ی فرهنگی تو افغانستان که دیدیم ایران تقریبا هیچ نقشی نداشت.حالا تو زمینه‌ی امنیت افغانستان به نظرتون ایران نقشی داشته؟ حتما می‌گید اینجا هم نقشی نداشته و نداره! ولی اگر یکم توجه کنید میبینید که تو این زمینه بطور غیر مستقیم ایران نقش داشته.نقش که نمیشه گفت ولی با یکم سیاست به راحتی می‌شد فعالیت‌های خوبی انجام داد. جوانان افغانی که شرایط تحصیلی مناسبی در افغانستان ندارند تصمیم به ادامه‌ی تحصیل در مدارس و دانشگاه‌های کشورهای دیگر می‌گیرند.بهترین گزینه‌ها برای این کار ایران و پاکستان هستند(بدلیل زبان مشترک و فرهنگ نزدیک)، و به تبع ایران شرایطی بس مناسبتر دارد.اما تحصیل در مدارس ایران آسان‌تر است برای جوانان افغان یا در پاکستان؟ بهتره بگیم تحصیل در ایران غیر ممکن است.پس عمده‌ی جوانان به پاکستان می‌روند و عده‌ای قلیل هم البته به هند.  طالب‌ها که مهم‌ترین عامل بی‌امنی تو افغانستان هستند، اهل هرات نبوده‌اند و از ولایات جنوبی آمده و نود درصد آنها پشتون‌اند و درس‌خوانده‌ی مدارس پاکستانی و با فرهنگی پایین‌تر از فرهنگ عامه‌ی اهل هرات.مدارس پاکستانی هم که حتما می‌دونید اکثرا وهابی هستند و مروج اندیشه‌های وهابیت.پس این جوانان افغانی که براساس اندیشه‌های وهابیت آموزش دیده‌اند پس از ورود به افغانستان به طالبان ملحق شده و بقیه‌ی ماجرا رو هم خودتون می‌دونید.حالا اگه برای این جوونا امکان تحصیل تو ایران وجود داشت، و بر اساس اسلام ناب شیعی آموزش ببینند و با شناخت کامل از غرب پس از تحصیل به افغانستان برگردند این کشور نصف مشکلاتی که الان داره رو نداشت.پس بازم ایران می‌تونست با نقش فرهنگی خودش تو افغانستان نقش نظامی و سیاسی داشته باشه.به همین سادگی. رییس فرهنگ هرات، منصوب طالبان، امروز مغازه دارد در بازار.به قول اهالی برمی‌گردد به جنم اصلیش که کسب و کار است،نه شعر و ادب! زمان ریاست دختر یکی از اهل فرهنگ هرات را می‌گیرد.حالا بعد از چند سال، حتی بعد ازسقوط طالب‌ها، در هرات ماندنیشده است و کاسب شده است.نکته این است که فرهنگ مقتدر و مسلط هراتی‌ها او را به یک هراتی تبدیل  است و برای همین هراتی‌ها در موضع انتقام‌گیری از او نیستند.یعنی غلبه عاقبت با فرهنگ است.هراتی‌ها هم شعبه‌ای از فرهنگ ایرانی‌ها هستند دیگر. حرف از افغانستان بسیار است؛ گله و شکوه از جفا در حق مردم افغان و قصوری که تا بحال در وظایف در قبال این مردم اعمال شده بسی بیشتر.دوستان برای مطالعه‌ی بیشتر می‌تونن به کتاب «جانستان کابلستان» آقای امیر خانی مراجعه کنند که ایده‌های این متن هم برگرفته همین کتاب است.
۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۰ ، ۱۷:۰۷
امید رحیمی



1- امام راحل(ره) در سال 43 ، سربازان من در گهواره ها هستند!

2 -  پیش بینی فرار شاه و عاقبت رژیم پهلوی

3- پیش بینی در مورد تشکیل حکومت اسلامی در ایران

4- پیش بینی در مورد عاقبت منتظری

5- پیش بینی در مورد رهبری امام خامنه ای(مدظله)

6- پیش بینی نابودی مارکسیسم و سقوط شوروی

7- پیش بینی حمله عراق به کویت

8- پیش بینی عاقبت ذلت بار برای سران مزدور

9- پیش بینی حرکت مردم مصر و عاقبت حسنی مبارک

10- پیش بینی وقوع بیداری اسلامی در منطقه

11- پیش بینی فروپاشی آمریکا از درون

12- پیش بینی فتح قدس و آزادی فلسطین

13- پیش بینی نزدیکی ظهور و اتصال انقلاب اسلامی به ظهور

14- پیش بینی مخالفت با امام زمان(عج) توسط کسانی که با ولایت فقیه مخالفت می کنند

 متن کامل و جزىٔیات در ادامه‌ی مطلب

منبع:http://u313.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۰ ، ۱۵:۲۰
امید رحیمی

یکی از شاخصه‌های ارزیابی مشروعیت و مقبولیت حکومت‌ها از گذشته تاکنون، توجه کردن به خواسته‌های مردم و تشخیص نیازهای آنان به‌طور مستمر است. این شاخص، هم باعث استمرار حیات سیاسی نظام‌ها می‌گردد و هم در نظام‌هایی که ارزش‌های انسانی و اخلاقی اهمیت ویژه‌ای دارد یک الزام ایمانی و دینی محسوب می‌شود.

دوران امامت امیرمومنان حضرت علی(ع) منشأ الهام‌بخش و هدایتگر همه نظام‌های حقیقت‌خواه و خواستار حرکت در صراط مستقیم است و آموزه‌های فراوانی در دوران امامت و رهبری ایشان وجود دارد که هرچند بسیار گفته و تبلیغ شده اما هنوز هم نکات ناگفته دارد و هم در مقام عمل، راه بلندی در تحقق کامل منویات آن حضرت در حکومتداری در پیش است. یکی از این نکات، رفتاری است که از حضرت علی(ع) در مورد دریافت نظرات مردم و تلاش در وارد کردن آن در عرصه حکومت به چشم می‌آید. در این راستا به یک نام برمی‌خوریم: «بیت‌القصص.» این نام تنها از دو کلمه تشکیل شده است، خانه و قصه‌ها. ماجرای این خانه چنین است:

حضرت امیرمومنان‌علی(ع) در دوران امامت خود، اتاقی را تعبیه کرده بودند که مردم بدون ترس و واهمه و بدون آنکه آبروی‌شان در معرض سقوط قرار گیرد، مطالب خود را مکتوب می‌کردند و در آن خانه می‌انداختند. این مطالب اعم از مشکلات مالی مردم، شکایت مردم از عمال و والیان امام(ع) و دیگر امور بوده است.

به اعتراف همگان این مرکزبرای اولین بار و توسط امام(ع) تاسیس و راه‌اندازی شده است؛ چنان که نوشته‌اند:

 

«امام برای نخستین بار در تاریخ اسلام اقدام به تاسیس بیت‌القصص یا  به تعبیر امروزی صندوق شکایات کرد، حضرت آن را جهت رسیدگی به مشکلات مردم و برای آگاهی از تظلمات جامعه و گسترش عدالت پی‌افکند تا اگر فردی نخواست یا نتوانست به صورت شفاهی مشکلات و تظلمات خویش را بیان کند آن را بنویسد و در آن صندوق بیندازد تا به این وسیله بهگوش مسؤلان و فرمانداران برسد و در اسرع وقت به شکایت‌های آنان رسیدگی شود.نیازمندان نیز برای این که شرمسار نشوند نیاز های خود را می‌نوشتند و در آنجا می‌انداختند.»

امام علی(ع) خود به این نکته ظریف اخلاقی توجه داشت و آن را نیز در رفتار و روش در نظر می‌گرفت و به یارانش هم یاد آور می‌شد که «هرکس از شما از من خواسته‌ای دارد، آن را در نامه‌ای بنگارد تا چهره‌تان را از خواستن مصون دارم.»

آنچه که در دیدار سال ۱۳۸۸جمعی از نخبگان جوان کشور با رهبری رخ داد و مورد توجه مردم و رسانه‌ها قرار گرفت و شرح آن را سایت مقام معظم رهبری منعکس کرده است فرصت مناسبی را برای ایجاد بیت‌القصص در جمهوری اسلامی نظام اسلامی فراهم آورده است
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۰ ، ۱۹:۵۷
امید رحیمی